جدول جو
جدول جو

معنی قره تیکان - جستجوی لغت در جدول جو

قره تیکان
سیاه تلو، از درختان جنگلی ایران، قره تیکان، چنگل، ککت
تصویری از قره تیکان
تصویر قره تیکان
فرهنگ فارسی عمید
قره تیکان(قَ رَ)
سیاه تلو. درختچه ای است خاردار که نام علمی آن پالیوس اسپیناکریستی میباشد. این درختچه در سراسر جنگلهای شمال در جلگه و میان بند تا ارتفاع 1000 متر از سطح دریا یافت میشود. در ارسباران و بجنورد نیز میروید، و در نور و گرگان آن را سیاه تلو و سیاه تلی و در آستارا و ارسباران و منجیل و رامیان و لاهیجان قره تیکان و در کوهپایۀ گیلان ویله بر و در طوالش سبر، برتیکان، چنگل و در میاندره اسکلم تلی میخوانند. این درختچه ویژۀخاکهای آهکی است و در جاهائی که جنگل در اثر قطع بی رویه یا آتش سوزی نابود شود درصورتی که زمین برای روئیدن آن شایسته باشد آن را فرامیگیرد و نهالهای گرانبها را از روئیدن بازمیدارد. قره تیکان برای ساختن پرچین مناسب است. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 258، 259)
لغت نامه دهخدا
قره تیکان
قراتیکان بنگرید به قراتیکان سیاه تلو
تصویری از قره تیکان
تصویر قره تیکان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ رَ تِ)
دهی جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در 8هزارگزی جنوب باختری هشجین و 21 هزارگزی شوسۀ هروآباد به میانه.. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوایش معتدل است. سکنۀ آن 75 تن. آب آن ازدو رشته چشمه و محصول آن غلات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ صَ فَ)
دهی جزء دهستان کورائیم بخش مرکزی اردبیل واقع در 36 هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 6 هزارگزی شوسۀ تبریز به اردبیل. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل، و دارای مرتع فراوان است. سکنۀ آن 1454 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 10 هزارگزی جنوب مهاباد و 4 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به سردشت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 78 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ پَ / پِ)
دهی است از دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 106هزارگزی شمال خاوری کهنوج و سرراه مالرو ریگان - کهنوج، با 130 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ تِ)
ده کوچکی از بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 7000 گزی رامیان. سکنۀ آن 60 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
سیاتلی ورگان از گیاهان قره تیکان (در گویش رامیان) سپاتلی ورگان از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
زهره ترک
فرهنگ گویش مازندرانی